از محبت تا معرفت: سفری در دنیای معنویت

در این مقاله بر آنیم تا جایگاه محبت الهی را در زندگی انسان و نقش آن در سعادت و کمال بشری مورد بررسی قرار دهیم.
23 ساعت و 3 دقیقه پیش
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: قربان منتظمی
موارد بیشتر برای شما
از محبت تا معرفت: سفری در دنیای معنویت

 مقدمه:

 این مقاله به بررسی نقش محبت به خدا و رسول در استحکام ایمان می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه این محبت، انسان را در برابر وسوسه‌ها و مشکلات مصون نگه می‌دارد. همچنین، ارتباط بین محبت به خدا، اطاعت از پیامبر(ص) و پاداش الهی مورد بررسی قرار می‌گیرد.
 
همان‌طور که انسان به آنچه نیاز دارد و مفید می‌داند علاقه‌مند می‌شود، به خداوند نیز با شناخت صفات کمال و رحمت او، عشق می‌ورزد. شناخت خداوند از طریق مطالعه قرآن و روایات امکان‌پذیر است.
 
به بیان ساده تر هر چه بیشتر چیزی را بشناسیم و از آن خوشمان بیاید، بیشتر دوستش داریم. همینطور، وقتی خدا را بهتر بشناسیم، بیشتر دوستش خواهیم داشت. برای شناخت خدا می‌توانیم قرآن و روایات را بخوانیم.
 
خداوند، منبع تمام کمالات و رحمت است. او به تمام موجودات به اندازه لیاقتشان عطا می‌کند و به انسان بیش از آنچه لیاقت دارد لطف می‌کند. شناخت این ویژگی‌های الهی، محبت انسان را نسبت به او افزایش می‌دهد.
 
وقتی خدا را دوست داشته باشیم، دوست داریم کارهایی کنیم که او خوشحال شود. این کار باعث می‌شود احساس آرامش و خوشبختی کنیم. در واقع، دوست داشتن خدا بهترین و کامل‌ترین نوع دوستی است.
 

از محبت تا معرفت: سفری در دنیای معنویت

محبّت و معرفت در قرآن

ابتدا باید این مقدمه را بیان کنیم که محبت و عشق، میوه شیرین درخت معرفت‌اند. هر چه شناخت ما از حقیقت عمیق‌تر شود، پیوندمان با آنچه دوست داریم محکم‌تر خواهد شد. رابطه معرفت و محبت، رابطه‌ای مستقیم و تنگاتنگ است؛ هرچه معرفت افزون‌تر گردد، عشق نیز پرشورتر خواهد شد.
 
ما نمی‌توانیم چیزی را دوست داشته باشیم مگر آنکه آن را بشناسیم. معرفت، چراغ راهی است که ما را به سوی عشق و محبت هدایت می‌کند و شناخت عمیق از حقیقت، عشق و علاقه‌ای پایدار را در دل ما ایجاد می‌کند.
 
معرفت، بذر عشق را در دل می‌کارد و با آبیاری آن، عشق را پرورش می‌دهد. هر چه بیشتر درباره چیزی بدانیم، علاقه‌مندی ما به آن بیشتر می‌شود. به همین ترتیب، شناخت خداوند و صفات کمال او، عشق و محبتی عمیق و پایدار را در دل انسان ایجاد می‌کند.
 
معرفت و محبت، دو روی یک سکه‌اند. هرچه بیشتر به چیزی عشق بورزیم، انگیزه بیشتری برای شناخت آن خواهیم داشت و هرچه بیشتر آن را بشناسیم، عشق ما به آن بیشتر خواهد شد. این رابطه متقابل، انسان را به سوی کمال و سعادت هدایت می‌کند.
 

محبت در قرآن

اینک به ذکر آیات و روایات مربوط به محبّت می پردازیم:
( وَ لٰکِنَّ اللّٰهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمٰانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیٰانَ أُولٰئِکَ هُمُ الرّٰاشِدُونَ ) [1]
 
ولی خدا ایمان را محبوب شما قرار داد و آن را در دل هایتان بیاراست،و کفر و بدکاری و نافرمانی را ناخوشایند شما ساخت،اینان [که دارای این ویژگی ها هستند] هدایت یافته اند.
 
ایمان خط ارتباط بین انسان و اللّه است.خدای متعال در این آیه به این معنی اشاره می کند که وقتی به شما توفیق شناخت حقایق عنایت شود آن حقایق محبوب شما خواهد شد.
 
خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «ولی خدا ایمان را محبوب شما قرار داد و آن را در دل‌هایتان بیاراست». این آیه شریفه بیانگر آن است که ایمان، یک هدیه الهی است که خداوند با لطف خود به انسان ارزانی داشته است.
 
 ایمان، نه تنها یک باور، بلکه یک زیبایی درونی است که انسان را به سوی خود جذب می‌کند. با ایمان، انسان به هدایت الهی دست یافته و در مسیر کمال و سعادت گام برمی‌دارد. این هدایت الهی، بزرگترین نعمتی است که خداوند به بندگان صالح خود ارزانی داشته است.
  

محبت خدا نسبت به افراد

قرآن کریم در آیات گوناگون شیطان را دشمن انسان معرفی نموده است: «ان الشیطان للانسان عدوٌّ مبینٌ[2]» از این گونه آیات به روشنی استفاده می‌شود که دوستی شیطان نه تنها پسندیده نیست، بلکه باید او را دشمن خود بدانیم چون او اولیاء کافران است[3] و بد همنشین و قرینی است[4] و همیشه خوار کننده‌ی انسان بوده است[5]
 
محبت خداوند به انسان، بزرگترین نعمتی است که به او ارزانی شده است. اما این محبت، انسان را از مسئولیت انتخاب باز نمی‌دارد. انسان باید با آگاهی و شناخت، راه حق را از باطل تشخیص داده و با دوری از شیطان و پیروی از دستورات الهی، به سعادت ابدی دست یابد.
 
به عبارت دیگر، محبت خداوند به انسان، انگیزه‌ای است برای اینکه انسان به سوی کمال حرکت کند و از شر شیطان و وسوسه‌های او در امان بماند.
 
در نهایت، باید توجه داشت که دوستی با شیطان، نه تنها با محبت خدا تناقض دارد، بلکه باعث دور شدن انسان از رحمت و مغفرت الهی می‌شود.
 

پیروی از پیامبر، شرط محبت به خدا

قرآن کریم در آیه‌ای صریح، پیروی از پیامبر اسلام (ص) را شرط محبت به خدا می‌داند. به این معنا که هر کس ادعای دوستی با خدا را دارد، باید از پیامبر اطاعت کند. شناخت عمیق از پیامبر و دلایل نبوت او، باعث ایجاد علاقه و محبت در دل مؤمنان می‌شود.
 
 اطاعت از دستورات پیامبر و قرآن، نشانه‌ی واقعی محبت به خداست. در واقع، عشق به خدا و پیامبرش، دو روی یک سکه هستند و نمی‌توان یکی را بدون دیگری داشت. بزرگان دین نیز با عمل به این اصل، به مقام والایی دست یافتند.
 
 
[ قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّٰهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّٰهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللّٰهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ ] [6]. بگو:اگر خدا را دوست دارید،پس مرا پیروی کنید تا خدا هم شما را دوست بدارد،و گناهانتان را بیامرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
  
ادّعای خدا دوستی بدون شناخت پیامبر صلی الله علیه و آله و اطاعت از آن حضرت که مبلّغ فرهنگ الهی است،بی مورد است.قرآن مجید بارها از مردم دعوت کرده است که پیامبر صلی الله علیه و آله را بشناسند،پیامبری که پرونده قبل از بعثتش روشن است و از ابتدای ابلاغ نبوّت دلایل و براهین واضحی داشت .
 
و خدای متعال تمام نشانه های نبوت را با او قرار داده بود تا برای هیچ کس عذری باقی نماند.آنان که براهین و دلایل و حجج او را دیدند و برای آنان معلوم شد که تنها عامل سعادت دنیا و آخرت آنان، پذیرش رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله بود،به او علاقه مند شدند.
 
علامت آن علاقه و عشق،اطاعت از قرآن و سنّت او بود که از همین راه پاک باخته خدا شدند و در راه محبوب از همه چیز خود گذشتند و در تاریخ بشر از بهترین بندگان شایستۀ حق شدند.
 
سلمان،ابو ذر،مقداد،عمّار،یاسر،سمیّه،بلال و چهره هایی از این قبیل، همانان بودند که پیامبر صلی الله علیه و آله را به حقیقت شناختند و دل در گرو عشق او دادند.
 
آنان از طریق تعلیمات آن حضرت،خدا را شناختند و در صف مقدم عاشقان حق قرار گرفتند.آری،عشق به خدا محصول معرفت به پیامبر صلی الله علیه و آله و دین خداست که بدون این معرفت،ادّعای عشق به خدا پندار و خیالی بیش نیست.
 

شناخت راه خدا و عشق به او

در سوره مائده: [ یٰا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّٰهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکٰافِرِینَ یُجٰاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّٰهِ وَ لاٰ یَخٰافُونَ لَوْمَةَ لاٰئِمٍ ذٰلِکَ فَضْلُ اللّٰهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشٰاءُ وَ اللّٰهُ وٰاسِعٌ عَلِیمٌ ] [7].
به وعده الهی به مؤمنان اشاره می‌کند مبنی بر اینکه خداوند گروهی را جایگزین مرتدان خواهد کرد که خدا و او را دوست دارند. این گروه، فروتن در برابر مؤمنان و سرسخت در برابر کافران هستند و در راه خدا جهاد می‌کنند.
 
اما سوال اینجاست که چگونه می‌توان به چنین صفاتی دست یافت؟ پاسخ این است که شناخت راه خدا و ایمان به آن، منجر به عشق به خدا و پیروی از او می‌شود.
 
این شناخت از طریق مطالعه، تفکر و اندیشه به دست می‌آید و انسان را به این نتیجه می‌رساند که راه خدا تنها راه نجات و سعادت است. عشق به خدا نیز از همین شناخت و معرفت سرچشمه می‌گیرد و باعث می‌شود انسان برای رسیدن به محبوب خود، از هر تلاشی دریغ نکند.
 
در واقع، پیروی از دستورات الهی و جهاد در راه خدا، راهی برای رسیدن به خدا و کسب رضایت اوست. این افراد با انجام این اعمال، فاصله بین خود و محبوب را کم کرده و به وصال الهی نزدیک‌تر می‌شوند.
 
به عبارت دیگر، شناخت راه خدا، منجر به عشق به او و در نهایت به پیروی از او و کسب فضل الهی می‌شود.
 
ای اهل ایمان ! هر کس از شما از دینش برگردد [ زیانی به خدا نمی رساند ] خدا به زودی گروهی را می آورد که آنان را دوست دارد،و آنان هم خدا را دوست دارند؛در برابر مؤمنانْ فروتن اند،و در برابر کافرانْ سرسخت و قدرتمندند، همواره در راه خدا جهاد می کنند،و از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نمی ترسند.این فضل خداست که به هر کس بخواهد می دهد و خدا بسیار عطاکننده و داناست.
 
راستی بدون شناخت راه اللّه چگونه انسان به چنین صفاتی که در این آیۀ شریفه آمده است،آراسته گردد ؟ انسان تا معرفت به صراط مستقیم پیدا نکند،از راهی غیر از فکر،اندیشه و معرفت و شناخت،عشق پیدا نکرده و به مراتب عارفان دست پیدا نمی کند.
 
این راه خداست که انسان پس از مطالعه و دقّت در آن،می یابد که تنها راه نجات است.بنابراین چگونه انسان بعد از یافتن راه نجات،به آن عشق پیدا نکند و به لوازم آن دل نبدد ؟
 
راه نجات،راه خداست و سرانجام به او پایان می پذیرد،پیمودن این راه، محبّت به اوست و محبّت به او مهمترین راه رسیدن به عشق است.عشقی که از درجات عرفان و مرتبۀ عارفان است بنابراین هر چه شناخت و معرفت بیشتر،عشق شعله ورتر و آتشین تر خواهد بود.
 
این است که آیۀ شریفه می فرماید:[ وَ یُحِبُّونَهُ ] انسان هایی که به شدّت به خدای متعال عشق می ورزند.همین عشق عامل حرکت آنان به سوی اوست و مرکب این راه همان برنامه هایی است که در آیه ذکر شده است.اینان فراق بین خود و محبوب را با انجام شایسته ترین اعمال که دستور خود حق است،به وصل تبدیل می کنند.
 

عشق بیکران مؤمنان به خدا

آیه 165 سوره بقره بیان می‌کند که مؤمنان نسبت به خدا عشق و علاقه‌ای عمیق و پایدار دارند. این عشق به دلیل شناخت کامل و دقیق مؤمنان از صفات بی‌شمار و کمال مطلق خداوند است.
 
خداوند به عنوان خالق، رازق، حکیم و بسیاری از صفات کمال، تنها موجودی است که شایسته پرستش و عشق ورزیدن است. وقتی انسان به این واقعیت پی می‌برد، به طور طبیعی تمام عشق و علاقه خود را به سوی او معطوف می‌کند.
 
علاوه بر این، قرآن کریم نیز به عشق متقابل خداوند به مؤمنان اشاره می‌کند و این رابطه دوطرفه را تأیید می‌کند. یعنی هر اندازه که بنده به خدا نزدیک‌تر شود و او را بیشتر بشناسد، عشق خداوند به او نیز بیشتر خواهد شد.
 
در نهایت، این عشق متقابل، باعث می‌شود که مؤمنان در راه خدا تلاش کنند و از هیچ کوششی برای رسیدن به رضایت او دریغ نکنند.
 
به عبارت دیگر، شناخت کامل خداوند و صفات کمال او، باعث ایجاد عشقی عمیق و پایدار در دل مؤمنان می‌شود که این عشق، اساس تمام عبادات و اعمال نیک آن‌ها است.
 
[ وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلّٰهِ ] [8] ولی آنان که ایمان آورده اند،محبّت و عشقشان به خدا بیشتر و قوی تر است.ایمان آورندگان چرا نهایت عشق را به خدا نداشته باشند ؟
 
 مگر جز حضرت حق کسی می تواند چنین صفاتی داشته باشد:
خالق،باری،مصوّر،اول،آخر،ظاهر،باطن،رازق،بدیع،مقدّر،مدبّر،
حکیم،مطهّر،منوّر،میسّر،مبشّر،منذر،مقدّم،مؤخّر،عاصم،قائم،دائم،
راحم،سالم،حاکم،عالم،قاسم،قابض،باسط،غنیّ،وفیّ،علیّ،مَلیّ،حفیّ،
رضیّ،زکیّ،بدیّ،قویّ،ولیّ،احد،واحد،شاهد،ماجد،حامد،راشد،
باعث،وارث،ضارّ،نافع،مانع،دافع،رافع،صانع،سامع،جامع،شافع،
واسع،موسع،جلیل،جمیل،وکیل،کفیل،دلیل،قبیل،مدیل،منیل،مقیل،
محیل،غافر،ساتر،قادر،قاهر،فاطر،جابر،ذاکر،ناظر،ناصر،عفوّ،غفور،
صبور،شکور،رؤوف،عطوف،مسئول،ودود،سبّوح،قدّوس،ناطق،صادق،
فالق،فارق،فاتق،راتق،سابق،سامق،سمیع،رفیع،منیع،کبیر،قدیر،خبیر، مجیر [9].
 
مگر انسان با شناخت این صفات به این معنی نمی رسد که همه چیز انسان اوست و غیر او چیزی نیست،در این صورت چرا انسان کمال عشق را به فرمودۀ آیۀ شریفه،مخصوص به حقّ نگرداند.
 
این نکته را نیز نباید ناگفته گذاشت:آنان که از طریق معرفت عاشق حقّند، خداوند هم عاشق آنان است و در حقیقت این عشق طرفینی است،عشق عبد به حق و عشق حق به عبد،خدای بزرگ در قرآن مجید در ده مورد به بندگان عزیزش، آنان که در عشق و عمل می سوزند،اعلام محبّت و عشق کرده است.
 

محبت الهی به توبه کنندگان و پاکان

اینک تنها به ذکر موارد محبّت حق به عبد اشاره می کنیم و شرح هر کدام را به تناسب ذکر خواهیم نمود.
[ إِنَّ اللّٰهَ یُحِبُّ التَّوّٰابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ ] [10].یقیناً خدا کسانی را که بسیار توبه می کنند،و کسانی را که خود را [ با پذیرش انواع پاکی ها از همۀ آلودگی ها ] پاکیزه می کنند.دوست دارد.
 
در اینجا باید توجه داشت که منظور از طهارت در آیۀ شریفه طهارتی است که به دستور خدای متعال به دست می آید،نه این که هرکس که خود را شستشو دهد مورد محبّت خدا قرار گیرد.
 
این بخش از متن به یکی از جلوه‌های محبت خداوند به بندگانش می‌پردازد و آن علاقه و محبت خداوند به توبه کنندگان و پاکان است. آیه شریفه مورد بررسی، به صراحت بیان می‌کند که خداوند کسانی را که به سوی او باز می‌گردند و از گناهان خود توبه می‌کنند و همچنین کسانی که خود را از آلودگی‌های معنوی پاک می‌کنند، دوست دارد.
 
نکات:
1- آیه شریفه به صراحت بر اهمیت توبه و بازگشت از گناه تأکید می‌کند. خداوند به توبه کنندگان بسیار مهربان است و آن‌ها را مورد لطف و عنایت خود قرار می‌دهد.
 
2- طهارت در این آیه تنها به پاکی ظاهری محدود نمی‌شود، بلکه منظور طهارت باطن و پاکیزگی دل از آلودگی‌های گناه است. خداوند به کسانی که تلاش می‌کنند دل‌های خود را از آلودگی‌ها پاک کنند، علاقه‌مند است.
 
3- این آیه به ما می‌آموزد که خداوند به بندگان خود بسیار مهربان و بخشنده است و همیشه درهای توبه را به روی آن‌ها باز نگه داشته است. با توبه و بازگشت به سوی خدا، می‌توانیم به محبت و رحمت بی‌کران خداوند دست پیدا کنیم.
توکل بر خدا، رمز موفقیت
[ فَإِذٰا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَی اللّٰهِ إِنَّ اللّٰهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ ] [11]. و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن؛زیرا خدا توکل کنندگان را دوست دارد.
 
آیه شریفه مورد بررسی، یکی از مهم‌ترین اصول زندگی یک مؤمن یعنی توکل بر خدا را بیان می‌کند. این آیه به ما می‌آموزد که پس از تصمیم‌گیری برای انجام کاری، باید تمام امید و اعتماد خود را به خداوند متعال معطوف کنیم. زیرا خداوند به کسانی که به او توکل می‌کنند، بسیار علاقه‌مند است.
 
1- قبل از توکل، باید تصمیم قاطعی برای انجام کار گرفته شود.
2- پس از تصمیم‌گیری، باید تمام امور را به دست خداوند سپرد و به قدرت و حکمت او اعتماد کامل داشت.
3- خداوند به کسانی که به او توکل می‌کنند، بسیار علاقه‌مند است و آن‌ها را مورد حمایت و عنایت خود قرار می‌دهد.
4- توکل بر خدا، باعث آرامش خاطر، افزایش امید و اعتماد به نفس و در نهایت موفقیت در کارها می‌شود.
 

اطاعت از پیامبر، کلید محبت الهی

[ قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللّٰهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّٰهُ ] [12].بگو:اگر خدا را دوست دارید،پس مرا پیروی کنید تا خدا هم شما را دوست بدارد.
 
آیه شریفه مورد بررسی، یکی از مهم‌ترین اصول در دین اسلام را بیان می‌کند: ارتباط مستقیم بین محبت به خدا و اطاعت از پیامبر اکرم (ص). این آیه به وضوح بیان می‌کند که اگر کسی ادعای محبت به خدا را دارد، باید از پیامبر (ص) پیروی کند.
 
نکات :
1- اطاعت از پیامبر این آیه به ما می‌آموزد که اطاعت از پیامبر (ص) شرط لازم و کافی برای اینکه خداوند ما را دوست داشته باشد، است.
 
2-پیامبر اکرم (ص) کامل‌ترین انسان و بهترین الگو برای بشریت است. با پیروی از ایشان، می‌توانیم به کمال انسانی دست یابیم و مورد محبت خداوند قرار گیریم.
3- خداوند حکیمانه این فرمان را صادر کرده است، زیرا اطاعت از پیامبر (ص) بهترین راه برای شناخت خدا و رسیدن به سعادت دنیا و آخرت است.
 

چرا اطاعت از پیامبر، شرط محبت الهی است؟

 پیامبر (ص) فرستاده خدا و حامل وحی الهی است. بنابراین، اطاعت از او به معنای اطاعت از خداوند است. همچنین، پیامبر (ص) بهترین تفسیر کننده قرآن و احکام الهی است و با پیروی از او، می‌توانیم احکام الهی را به درستی اجرا کنیم.
 
  الف:پیامدهای اطاعت از پیامبر:
 اطاعت از پیامبر (ص) علاوه بر اینکه باعث محبت خداوند می‌شود، منجر به آرامش درونی، سعادت دنیا و آخرت، و نزدیکی به خداوند می‌شود.
 
ب اهمیت سیره عملی پیامبر:
 علاوه بر اطاعت از دستورات صریح پیامبر (ص)، توجه به سیره عملی ایشان نیز بسیار مهم است. زیرا سیره عملی پیامبر (ص) بهترین الگو برای زندگی فردی و اجتماعی ماست.
 

پاداش الهی برای وفاداری و تقوا

[ بَلیٰ مَنْ أَوْفیٰ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقیٰ فَإِنَّ اللّٰهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ ] [13].آری،هر که به پیمان خود [ در تعهد به اجرای احکام دین ] وفا کرد،و [ در همۀ امور زندگی ] تقوا پیشه ساخت،[ بداند که ] یقیناً خدا تقوا پیشگان را دوست دارد.
 
این آیه شریفه به یکی از مهم‌ترین اصول در دین اسلام اشاره دارد: ارتباط مستقیم بین وفای به عهد و تقوا با محبت خداوند. به عبارت دیگر، خداوند متعال کسانی را که به عهد و پیمان خود وفا می‌کنند و در تمام امور زندگی تقوای الهی را پیشه می‌کنند، دوست دارد و به آن‌ها پاداش می‌دهد.
 
نکات کلیدی:
وفای به عهد: منظور از عهد، تنها پیمان‌های ظاهری نیست، بلکه شامل تمام تعهداتی است که فرد نسبت به خداوند، خود و دیگران دارد. مانند: رعایت احکام دین، امانتداری، وفاداری در روابط، و...
 
تقوا پیشگی: تقوا به معنای پرهیزکاری و دوری از گناه است. فرد متقی، همواره سعی می‌کند از آنچه که خداوند ناخشنود است، دوری کند و به آنچه که خداوند را خشنود می‌کند، نزدیک شود.
محبت خداوند به متقین: خداوند متعال به کسانی که تقوا پیشه می‌کنند، بسیار علاقه‌مند است و آن‌ها را مورد رحمت و عنایت خود قرار می‌دهد.
 

چرا خداوند متقینین را دوست دارد؟

خداوند متقینین را دوست دارد زیرا آن‌ها به او اعتماد کامل دارند و از او می‌ترسند. همچنین، آن‌ها با عمل به دستورات الهی، به کمال انسانی نزدیک‌تر می‌شوند.
 
الف: پیامدهای وفای به عهد و تقوا:
 وفای به عهد و تقوا، باعث آرامش درونی، سعادت دنیا و آخرت، و نزدیکی به خداوند می‌شود.
 
ب :اهمیت این آیه در زندگی:
 این آیه به ما می‌آموزد که برای اینکه مورد محبت خداوند قرار بگیریم، باید به عهد و پیمان خود وفا کنیم و در تمام امور زندگی تقوای الهی را پیشه کنیم.
 
کاربرد این آیه در زندگی:
1- باید تلاش کنیم تا در تمام تعهداتی که داریم، اعم از تعهدات دینی، اجتماعی و شخصی، به بهترین نحو عمل کنیم.
2- باید از هرگونه گناه و معصیتی که خداوند از آن نهی کرده است، دوری کنیم.
 
3- باید با مطالعه قرآن و احادیث، شرکت در مجالس مذهبی و ارتباط با افراد صالح، ایمان و تقوای خود را تقویت کنیم.
در نهایت، این آیه به ما می‌آموزد که برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت، باید به عهد و پیمان خود وفا کنیم و در تمام امور زندگی تقوای الهی را پیشه کنیم.
  

نیکوکاران، محبوب خدا

[ اَلَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرّٰاءِ وَ الضَّرّٰاءِ وَ الْکٰاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعٰافِینَ عَنِ النّٰاسِ وَ اللّٰهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ] [14].آنان که در گشایش و تنگ دستی انفاق می کنند،و خشم خود را فرو می برند، و از [ خطاهایِ ] مردم در می گذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد.
  
این آیه شریفه به صراحت بیان می‌کند که خداوند چه کسانی را دوست دارد. افرادی که در هر شرایطی (آسانی و سختی) انفاق می‌کنند، خشم خود را فرو می‌برند و از دیگران می‌گذرند، نزد خداوند محبوب هستند.
 
 به عبارت دیگر، نیکوکاری، از جمله انفاق، بردباری و بخشش، کلید اصلی برای رسیدن به رضایت خداوند است. این آیه به ما می‌آموزد که برای اینکه مورد محبت خداوند قرار بگیریم، باید علاوه بر ایمان به خدا، به اعمال نیک نیز اهتمام ورزیم.
 
نکات کلیدی:
1- انفاق تنها به معنای دادن پول نیست، بلکه شامل هر نوع بذل و بخشش است.
2- کنترل خشم و گذشت از دیگران، نشانه‌ی بزرگواری و پرهیزگاری است.
3- این آیه نشان می‌دهد که اخلاق نیک، از ارکان اصلی دین اسلام است.
4- خداوند به کسانی که نیکوکاری می‌کنند، بسیار علاقه‌مند است و آن‌ها را مورد رحمت و عنایت خود قرار می‌دهد.
 
به عبارت ساده‌تر، این آیه به ما می‌گوید که اگر می‌خواهیم به خدا نزدیک شویم و مورد محبت او قرار بگیریم، باید انسان‌های خوبی باشیم و به دیگران کمک کنیم.
 
[ وَ إِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللّٰهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ ] [15].و اگر میانشان داوری کردی به عدالت داوری کن؛زیرا خدا عدالت پیشگان را دوست دارد.
 
آیه شریفه مورد بررسی، به زیبایی بر اهمیت عدالت در قضاوت تأکید کرده و رابطه مستقیمی بین عدالت و محبت الهی برقرار می‌کند. این آیه به ما می‌آموزد که خداوند متعال، عادل‌ترین و مهربان‌ترین است و کسانی را که به عدالت عمل می‌کنند، دوست دارد.
 
عدالت و محبت الهی، دو وجه یک حقیقت واحد هستند. عدالت الهی به این معناست که خداوند به هر کس حق او را می‌دهد و هیچ‌گاه ظلم نمی‌کند. این عدالت، ریشه در محبت بی‌کران خداوند به بندگانش دارد. خداوند، با اجرای عدالت، به دنبال سعادت و کمال بندگان خود است.
 
نکات کلیدی:
1- این آیه به صراحت بیان می‌کند که هر کسی که به عنوان حاکم انتخاب می‌شود، باید با عدالت کامل قضاوت کند. این اصل، نه تنها در روابط داخلی یک کشور، بلکه در روابط بین‌المللی نیز صادق است.
 
یک حاکم اسلامی، حتی در قضاوت بین کشورهای غیر اسلامی نیز باید به عدالت عمل کند و از هرگونه تعصب و تبعیض پرهیز کند.
 
2- آیه شریفه به صراحت بیان می‌کند که قاضی باید از هرگونه تعصب، تبعیض و نفوذ شخصی پرهیز کند. این بدان معناست که عوامل بیرونی مانند نژاد، منطقه، گروه و یا حتی تهدید، نباید در تصمیم‌گیری قاضی تأثیرگذار باشد.
 
3- عدالت، یک ارزش جهانی و الهی است. این ارزش، مختص به یک گروه یا ملت خاص نیست. خداوند، عدالت را برای همه انسان‌ها می‌خواهد و از همه می‌خواهد که به عدالت عمل کنند.
 

محبت الهی؛ چراغی در تاریکی‌های مصیبت

[ وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قٰاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمٰا وَهَنُوا لِمٰا أَصٰابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّٰهِ وَ مٰا ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکٰانُوا وَ اللّٰهُ یُحِبُّ الصّٰابِرِینَ ] [16].
 
چه بسا پیامبرانی که انبوهی دانشمندانِ الهی مسلک [ و کاملان در دینِ ] به همراه او با دشمنان جنگیدند،پس در برابر آسیب هایی که در راه خدا به آنان رسید،سستی نکردند و ناتوان نشدند و [ در برابر دشمن ] سر تسلیم و فروتنی فرود نیاوردند و خدا شکیبایان را دوست دارد.
 
در سایه محبت الهی، صابر و استوار: آیه شریفه 140 سوره آل عمران، به ما یاد می‌دهد که محبت الهی، بزرگترین انگیزه برای صبر و استقامت در برابر سختی‌هاست. با آگاهی از اینکه خداوند ما را دوست دارد، می‌توانیم در سخت‌ترین شرایط نیز صبور باشیم.
 
محبت الهی؛ مشوق صبر و استقامت: محبت خداوند به بندگان، بزرگترین نعمت است. این محبت، ما را در مسیر صبر و استقامت یاری می‌کند و به ما قدرت می‌دهد تا بر مشکلات غلبه کنیم.
 
صبر، نشانه‌ی عمق محبت به خدا: صبر و استقامت، نشانه‌ای از عمق محبت ما به خداست. با صبر کردن، نشان می‌دهیم که به وعده‌های الهی ایمان داریم و به او اعتماد کامل داریم.
 
نکات:
1- مشکلات و ناملایمات، مردان خدا را وادار به تسلیم نمى‌کند.
2- هر چند در بدر پیروز شدید، ولى راه آینده‌ى شما مسلمانان، راه جهاد و مبارزه است، پس باید صبور و مقاوم باشید
 
3- رزمندگانِ بصیر، نه از درون روحیّه خود را مى‌بازند؛ «فَما وَهَنُوا» و نه توان رزمى خود را از دست مى‌دهند؛ «وَ ما ضَعُفُوا» و نه در اثر ناملایمات تسلیم مى‌شوند.
4- انجام وظیفه و پایدارى بر حقّ مهم است، پیروز بشویم یا نشویم.
 

عشق به خدا؛ رمز عزت و سربلندی

[ یٰا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّٰهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ ] [17]. ای اهل ایمان ! هر کس از شما از دینش برگردد [ زیانی به خدا نمی رساند ] خدا به زودی گروهی را می آورد که آنان را دوست دارد،و آنان هم خدا را دوست دارند.
 
آیه شریفه مورد نظر به ما می‌آموزد که یکی از بزرگترین نعمت‌های الهی، محبت متقابل بین خدا و بنده است. کسی که به خدا ایمان دارد و خدا نیز او را دوست دارد، به کمال رسیده است.
 
 این آیه به مؤمنان اطمینان می‌دهد که حتی اگر برخی از آن‌ها از دین برگردند، خداوند به زودی جایگزینانی برای آن‌ها خواهد آورد که به او عشق می‌ورزند.
 
محبت خدا، سپر بلای مؤمنان است. کسی که به خدا عشق می‌ورزد، از حمایت و پشتیبانی او برخوردار است و هیچگاه تنها نخواهد ماند
 
نکات مهم:
1- زمینه ارتداد، نداشتن معرفت و محبّت نسبت به دین و خداست.
2- فضل خدا تنها مال و مقام نیست، محبّت خدا و جهاد در راه او و قاطعیّت در دین هم از مظاهر لطف و فضل الهى است.
3- دوستى متقابل میان خدا و بنده، از کمالات بشر است.
4- مؤمن واقعى کسى است که هم عاشق و هم محبوب خدا باشد.
5- دلى که از محبّت خدا خالى شد، بیمار و وابسته به کفّار مى‌شود، ولى دلى که از مهر خدا پر است هرگز وابسته نمى‌شود.
6- در آینده پرچم اسلام را کسانى بدست خواهند گرفت که عاشق خدا و مجاهد و با صلابت باشند.
 

محبت خدا؛ انگیزه‌ای برای جهاد

[ إِنَّ اللّٰهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقٰاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیٰانٌ مَرْصُوصٌ ] [18].خدا کسانی را دوست دارد که صف زده در راه او جهاد می کنند [ و از ثابت قدمی ] گویی بنایی پولادین و استوارند.

نکات:
1- در تربیت، قهر و مهر هر دو لازم است. (در آیه قبل سخن از قهر الهى بود و در اینجا سخن از مهر الهى است).
2- براى بازداشتن از کار ناپسند انذار لازم است، لِمَ تَقُولُونَ‌ ... کَبُرَ مَقْتاً ولى واداشتن به کار نیک، تشویق لازم دارد.
 
3- جلب رضایت و محبت خداوند، بالاترین تشویق براى مؤمنان است، حتّى برتر از بهشت و امثال آن. إِنَّ اللَّهَ یُحِبُ‌ ...
4- کارهاى سخت، انگیزه قوى لازم دارد و بالاترین انگیزه‌ها، محبوب خدا شدن است.
 
5- مؤمنانِ مجاهد، دوستداران خداوند هستند و در راه او مى‌کنند، «یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ» خداوند هم آنها را دوست دارد.
6- در شرایط عادّى، وحدت و اتحاد و دورى از تفرقه لازم است ولى در برابر دشمن، صفوف مؤمنان باید متّحدتر و نفوذناپذیر و مستحکم‌تر باشد.
 

محبّت در روایات

حدیث -  عَنْ رَسُولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله:مَنْ عَشَقَ وَ عَفَّ وَ کَتَمَ وَ ماتَ،ماتَ شَهیداً [19].از رسول خدا صلی الله علیه و آله است:هرکس عاشق شد و خودداری از گناه پیشه کرد و عشق خود را از نااهلان پنهان داشت و مرد،شهید از دنیا رفته.
 
پیامبر اکرم (ص) به ما می‌آموزند که عشق به خودی خود امری مذموم نیست، بلکه نحوه برخورد با آن اهمیت دارد. اگر کسی عاشق شد و در عین حال عفت پیشه کرد و عشق خود را از نااهلان پنهان داشت، در واقع در جهادی بزرگ قدم نهاده و اگر در این راه بمیرد، به منزله شهید خواهد بود.
 
این حدیث، بر اهمیت تعادل بین عقل و عاطفه، پاکدامنی و پنهان‌کاری برخی احساسات تاکید می‌کند و به ما می‌آموزد که چگونه با احساسات خود برخورد کنیم و به کمال برسیم.
 
در واقع این حدیث، یک دستورالعمل ارزشمند برای زندگی است که به ما می‌آموزد چگونه با احساسات خود برخورد کنیم و چگونه به کمال برسیم.
 
حدیث - قالَ رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله:أَ لا انَبِّئُکُمْ بِخیارکم قالُوا:بَلیٰ یا رَسُولَ اللّهِ قالَ:أَحٰاسِنُکُمْ أَخْلاقاً الْمُوَطَّئُونَ أَکْنافاً الَّذینَ یَأْلِفُونَ وَ یُؤْلَفُونَ [20].
 
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:شما را خبر بدهم محبوب ترین شما نزد خدا و نزدیک ترین شما به من کیست ؟ عرض کردند:آری،فرمود: نیکوخلق ترین شما آن کس که دیگران در کنار او از کرامت و سهل بودنش بهره مندند و آنان که با دیگران می جوشند و دیگران نیز با آنان می جوشند.
 
حدیث شریف فوق، یکی از زیباترین و جامع‌ترین تعاریف از انسان کامل و محبوب نزد خداوند و رسولش است. پیامبر اکرم (ص) در این حدیث، نیکوخویی را به عنوان مهم‌ترین عامل در کسب محبوبیت نزد خدا و نزدیکی به خود معرفی می‌نمایند.
 
چهار نکته مهم در این حدیث:
1 - پیامبر اکرم (ص) به صراحت بیان می‌دارند که نیکوخویی، بهترین و پسندیده‌ترین صفت در میان بندگان خداست. این نشان می‌دهد که خداوند متعال به اخلاق نیک و رفتار پسندیده بندگان خود بسیار اهمیت می‌دهد.
 
- نیکوکار کسی است که با دیگران با مهربانی، احترام و بردباری رفتار می‌کند و در برابر خطاهای دیگران گذشت می‌کند. او با خلق و خوی خوش و رفتاری آراسته، محیط اطراف خود را به فضایی سرشار از آرامش و صمیمیت تبدیل می‌کند.
 
3-  نیکوکار کسی است که با دیگران ارتباط صمیمانه برقرار می‌کند و مورد علاقه دیگران قرار می‌گیرد. او با دیگران انس می‌گیرد و آن‌ها نیز با او انس می‌گیرند. این نشان می‌دهد که نیکوخویی، علاوه بر جنبه فردی، جنبه اجتماعی نیز دارد و در تقویت روابط انسانی نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند.
 
4- پیامبر اکرم (ص) صریحاً بیان می‌دارند که نیکوکاران به ایشان و به خداوند نزدیک‌تر هستند. این نشان می‌دهد که نیکوخویی، نه تنها به سعادت دنیوی انسان کمک می‌کند، بلکه به سعادت اخروی او نیز منجر می‌شود.
 
حدیث - وَ قالَ صلی الله علیه و آله:لَمّا غَرَسَ اللّهُ جَنَّةَ الْفِرْدُوسِ غَرَسَ أَشْجارَها بِیَدِهِ وَ فَجَّرَ أَنْهارَها ثُمَّ قالَ لَها تَحْسُنی بِحُسْنی فَوَ عِزّتی وَ جَلالی لا یُجاوِرُنی فیکَ بَخِیْلٌ [21]
 
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:زمانی که خدا بهشت را آفرید و به دست قدرتش درختان آن را نشاند و نهرهایش را جوشانید به آن خطاب کرد:به زیبایی من زیبا شو،به عزّت و جلالم در تو بخیل را جای نمی دهم ! !
 
راستی چه بخلی بالاتر از این است که انسان از انعکاس عشق حق به خانه دل که خانه خود اوست جلوگیری کند.و از آراستن خود به صفات الهی خودداری کند و از تابش انوار ملکوت در نفس پیشگیری کند و در مدّت عمر همانند حیوانات همّتی جز شکم و شهوت نداشته باشد.
 
در این حدیث، خداوند به عنوان آفریننده‌ای مهربان و بخشنده توصیف می‌شود که بهشت را با دستان خود آفریده و آن را به زیباترین شکل ممکن آراسته است. خداوند به بهشت دستور می‌دهد تا به زیبایی او زیبا شود و کسی که بخیل و تنگ‌نظر است، شایستگی ورود به آن را ندارد.
 
حدیث.رسول خدا صلی الله علیه و آله در دعای خود عرضه می داشت: أَسْأَلُکَ بِحُبِّکَ وَ حُبِّ مَنْ یُحِبُّکَ وَ حُبِّ عَمَلٍ تُقَرِّبُنی إِلیٰ حُبِّکَ [22].پروردگارا ! عشق خود و عشق کسی که عاشق توست و عشق عملی که مرا به عشق تو می رساند نصیبم کن
 
یکی از زیباترین و عمیق‌ترین دعاهایی است که از زبان پیامبر اکرم (ص) نقل شده است. در این دعا، ایشان با زبان حال، بالاترین آرزوی خود و همه مؤمنان را بیان می‌دارند: رسیدن به مقام والای محبت خدا.
بالاترین هدف انسان، کسب محبت خداوند است. این محبت، نورانی‌ترین هدیه‌ای است که خداوند به بندگان خود عطا می‌کند.
 

تنیجه:

محبت به خدا، نیروی محرکه‌ای است که انسان را به سوی کمال و سعادت ابدی سوق می‌دهد. این محبت، ریشه در معرفت به ذات باری‌تعالی دارد و با عمل صالح به ثمر می‌نشیند.
 
عشق به خدا، انسان را از تاریکی‌های جهل و گمراهی به سوی نور هدایت و سعادت رهنمون می‌سازد. با پرورش این محبت، انسان می‌تواند به بالاترین مقامات معنوی دست یابد و در نهایت، به رضایت خداوند نائل آید. محبت به خدا، کلید حل بسیاری از مشکلات انسان و راه رسیدن به آرامش و سعادت حقیقی است.
 
در این مقاله، تلاش شد تا اهمیت محبت الهی، رابطه آن با معرفت و عمل صالح، و نتایج حاصل از این محبت در زندگی انسان مورد بررسی قرار گیرد.
 

پی نوشت ها:

1.حجرات/7.
2. بقره/168 .
3. اعراف/27.
4. نساء/38.
4. فرقان/29.
5.آل عمران /31.
6مائده /54.
7. آیه 54 سوره مائده
8.آیه 165 سوره بقره
9.دعای جوشن کبیر.
10.بقره /222.
11.آل عمران/159.
12.آل عمران/31.
16.آل عمران/76.
14.آل عمران/134.
15.مائده /42.
16.آل عمران/146.
17.مائده /54.
18.-صف /4.
19.عبهر العاشقین8.
20.-بحار الأنوار:396/68.
21.عبهر العاشقین:31.
22.عبهر العاشقین:32.
 

منابع:

https://wiki.ahlolbait.comآیه 146 سوره آل عمران
https://wiki.ahlolbait.comآیه 134 سوره آل عمران
https://wiki.ahlolbait.comآیه 159 سوره آل عمران
https://hawzah.net/fa/Article/View/96803
https://wiki.ahlolbait.comآیه 42 سوره مائده
https://wiki.ahlolbait.comآیه 222 سوره بقره
https://wiki.ahlolbait.comآیه 4 سوره صف
https://karevansadeghiye.ir/59145/
https://ahlolbait.com/content/8135
https://fa.wikifeqh.irآیه محبت
https://wiki.ahlolbait.com


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط